خدايا شكرت منو لايق هنرآموزي دونستي؛ خدايا شكرت خدايا شكرت خدايا شكرت
خدا رو شكر امروز خيلي انرژي دارم همسرجان خوابيده منم يه دوش گرفتم و نشستم كنار بخاري و دارم چايي ميخورم.
خيلي خيلي خوشحالم كه شاغل شدم و خوشحالترم كه ميتونم كمك كنم به دانش آموزام كه توي راهي كه دوست دارن پيشرفت كنن!
بخصوص اينكه بچه هاي اطراف و روستا خيلي بي شيله پيله هستن و محبت دارن!
در واقع دوتا زندگي داريم من و همسرجان.
يكي اينجا كه بخاطر شغلمون هستيم ويكي شهرمون كه خونه و زندگي اصليمون اونجاست ولي خب بخواي حساب كني روزاي بيشتري رو اينجا ميگذرونيم؛ در هر حال شكرت خدايا كه انقددددددر منو دوست داري و هميشه بهترينها رو واسم ميخواي و كمكم ميكني هروز جلوتر برم.
دوستت دارم خداي مهربونم❤️
خدا رو شکر میکنم که تواناییهام زیاده و روز به روز بهترتر میشم خیلی پیشرفت چشمگیری دارم!
به خودم میبالم از این بابت!
یه چیزی که داشتم بهش فکر میکردم این که چه خوبه که دستم توی پخت و پز خوش طعم و عطر هست.
مثلا همسر ماکارونی نمیخورد ولی چند باری که پختم خیلی خیلییییی شیفته ماکارونی شد. دیشب که گفتم فردا ناهار ماکارونی داریم خیلی ذوق کرد و میگفت به بههه فردا ماکارونی . پَز داریم!!!
چهارشنبه اي كه گذشت، پدرشوهر رو دعوت كرديم ناهار بياد خونمون. چون مادرشوهر تهران بود.!
منم چند روزي بود هوس آبگوشت كرده بودم خلاصه گفتم مردها هم كه آبگوشت دوست هستن. ميپزم!
خلاصه لوبيا و نخود رو خيسوندم البته لوبيا سفيد نداشتم همسر صبح خريده بود و خيسوند برام همون روز
درباره این سایت